بحث نشاط اجتماعی در جامعه در حوزه جامعه شناسی به عنوان شاخص های جامعه خلاق و پویا به آن استناد می شود.رصد شادکامی در یک جامعه و دغدغه داشتن نسبت به آن وظیفه مسئولان است ولی متأسفانه بحث شادکامی در یزد در حدود یک سال و نیم اخیر شکل و شمایل سیاسی به خود گرفته و از سیر علمی خارج شده است.در صورتی که واقعاً مسئولان نسبت به مسئله شادکامی دغدغه دارند ، پرسش دارند، سئوال دارند، باید خوشحال باشیم و به درستی تحلیل کنیم و از طریق آن راه کا‌رهایی اتخاذ کنیم .


آمارها نشان می‌دهد که رابطه مستقیمی بین تولید جرم و افسردگی و کاهش شادکامی و بین کم بودن بعضی از جرایم و شادکامی وجود دارد.طبق پژوهش انجام شده شادترین استان‌ها،کمترین مصرف مواد مخدر را دارند و به عکس؛ استان‌هایی که شادکامی کمتری دارند بروز جرایم از جمله مصرف مواد مخدر در آنها زیاد است پس نباید مبحث شادکامی تبدیل به امری غیر قابل بحث شود بلکه باید مردم را نسبت به شادکامی و شاد زیستن آشنا کنیم و مهارتهایش را در اختیارشان قرار دهیم.

در مورد «شادکامی» در استان یزد چهار پژوهش علمی انجام شده که یکی از آنها مربوط به سال ۱۳۹۱ تحت عنوان میزان شادکامی مردم ایران و عوامل موثر بر آن (مطالعه سلامت از دیدگاه مردم ایران) است، جامعه آماری این پژوهش کل مردم ایران، روش جمع آوری داده‌ها، روش خود گزارش دهی و نمونه آماری آن ۸۰۰ نفر و ورش آن خود گزارش دهی بوده است. نتیجه این پژوهش نشان می‌داد که میزان شادکامی مردم یزد کمتر از متوسط سایر استان‌ها و در رده آخر قرار دارد.
پژوهشی نیز در سال ۱۳۹۲ با عنوان «برنامه راهبردی ارتقای نشاط اجتماعی در استان یزد» انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کل مردم یزد از روش پرسشنامه‌ای با نمونه آماری ۵۵۳ نفر است.
براساس این پژوهش در مجموع میزان نشاط اجتماعی مردم یزد بیشتر از متوسط مورد نظر است.
هم چنین نتیجه پژوهش سال ۱۳۸۸ با عنوان «بررسی وضعیت سلامت عمومی و شادکامی در دانشجویان دانشگاه یزد» که جامعه آماری آن ۷۰۰۰ نفر از دانشجویان ورودی سال ۸۵-۸۴ دانشگاه یزد و روش پرسشنامه‌ای با نمونه آماری ۵۵4 نفر بود، میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه یزد کمتر از متوسط مورد نظر بوده است.

در پژوهشی که با عنوان جایگاه اعتکاف در آموزه های دینی و تأثیر آن بر افزایش شادکامی( مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه های یزد) با جامعه آماری دانشجویان یزدی معتکف، روش پرسشنامه‌ای و نمونه آماری ۱۲۹ نفر انجام شد، مشخص شد که میزان شادکامی دانشجویان دختر یزدی کمتر از متوسط مورد نظر است.

این نشان دهنده آن است که شادکامی دانشجویان دختر قبل از ورود به «مراسم اعتکاف» کمتر از متوسط بوده است و «مراسم اعتکاف» باعث افزایش شادکامی می شود.در نتيجه  از 4چهار پژوهش انجام شده 3 پژوهش این دیدگاه را تایید می کند.پرسشنامه هایی که در این تحقیقات به کار گرفته شده اند پرسش نامه های بومی شده هستند.

ما گفتمان اجتماعی فراگیر نداریم، بعضی واژه‌ها معنای درستی ندارند و مورد قبول عامه پژوهشگران نیست. در متون علمی هم وقتی نمی توانند معادل فارسی یک اصلاح لاتین را بگذارند توضیح می دهند که این کلمه مقابل یک کلمه دیگر به کار رفته است و معادل فلان کلمه لاتین است.منظور ما از شادکامی معادل فارسی واژه happiness است و نقطه مقابلش را گاهی افسردگی می گویند اما کلمه دقیقی نیست.بهتر است ناشادکامی بگوییم هر چند تلفظش دشوارتر است.
در مورد مراسم عزاداری نیز من با تأثیر مثبت آیین‌های عزاداری و آیین‌های شادی مخالف نیستم، زیرا به غیر از بحث معنوی، شکل برگزاری، مشارکت، خودجوشی، همدوشی(یعنی کارها سریعا تقسیم می شودو افراد وظیفه خودشان را می دانند و از کسی دستور نمی گیرند) و تقسیم کار و تحرک اجتماعی که در آن صورت می‌گیرد، موجب نشاط می شود و اساسا بحث ما این نیست.
پدیده‌های اجتماعی بسیار پیچیده اند و تک علتی نیستند و مجموعه‌ای از علل اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، سیاسی و اقلیمی باید در تعامل پیچیده قرار گیرند تا منجر به یک معلول شوند.
همه عواملی از جمله تولید علم، تولید ثروت که می‌گویید درست است، ولی نتایج تحقیقات علمی نشان می دهد میزان شادکامی متناسب با امکاناتی که داریم نیست.
بسیاری از مردم یزد از داشته هایشان لذت نمی برند. اگر به یک شهروند نگاه کنیم سرمایه هایی را در اختیار دارد اما نمی تواند کمال استفاده بهینه را داشته باشد و شاد باشد.
بحثی که وجود دارد این است که چه راه کارهایی را می‌توان پیدا کرد تا شهروندان یزد با وجود همه تمکن‌های خدادادی  اعم از علمي و مالي شادتر باشند.
هم چنین دارا بودن ۲۰ سال رتبه اول کنکور در کشور و یا بعضی از مظاهر توسعه که در استان یزد است لزوماً بسیاری از آنها موجب «شادکامی» نیست. علی رغم اینکه رتبه‌های اول کنکور موجب افتخار است؛ ولی در کنارش خیلی چیزها را فدا کردیم.
بخشی از نیروی کار در حوزه صنعت مشغول هستند که حوزه صنعت سختی‌ها و مشکلات خاص خودش را دارد. این در حالی است که در همه دنیا همه کسانی که در حوزه صنعت هستند زمان‌هایی را برای اوقات فراغت و تفریح اختصاص می دهند ولی ما نسبت به توسعه صنعتی کمتر به این موارد توجه کردیم.
از لحاظ تاسیسات صنعتی و اقتصادی آیا در کنار توسعه صنعتی ما به لوازم اجتماعی و فرهنگیش مثل تفرجگاه ها،مراکز فراغتی و فرهنگسراها اهمیت داده ایم؟سرانه فضای فرهنگی در یزد بسیار پائین است.
در بحث راه کارها ، ما پژوهشی را در حال انجام داریم تا به الگویی از نشاط اجتماعی دست پیدا کنیم.ببینید خیلی از صورتهای نشاط و شادکامی در کشور در یزد قابل پیدا کردن نیست و شاید منجر به نشاط نشود.در استان یزد الگوهای نشاط باید رنگ و بوی مذهبی داشته باشد و با وضعیت اقلیمی یزد همخوان باشد و مورد پذیرش خانواه ها قرار بگیرد. یکی از این راهکارهایی که من ارائه کردم اجتماعی کردن هنر است چرا که از نظر ما یکی از دلایل کاهش شادکامی در جامعه ما سبک زندگی خاصی است که مردم یزد در چند دهه اخیر با آن مواجه بوده اند یعنی زندگی شدیدا صنعتی ،تحرک کم واوقات فراغت پایین.ما در یزد با آپارتمان نشینی و ترک خانه های ویلایی روبروییم و زندگی در بافت قدیم را رها کرده ایم.

یک راهکار همان افزایش برنامه های فرهنگی و هنری در سطح جامعه است.یعنی تلطیف روح و روان جامعه از طریق برگزاری انواع برنامه های هنری که تنوع زیادی هم دارند مثل هنرهای تجسمی،تصویری و سینمایی،نمایشی و برنامه هایی که قابلیت بیشتری را برای برگزار شدن در سطح جامعه دارند.مثلا ما دو نوع تئاتر داریم یکی تئاتر صحنه ای و دیگری تئاتر خیابانی. در حوزه اجتماعی کردن هنر بیشتر تمایل بر گسترش تئاتر خیابانی است.یعنی تئاتری که در پارک ها،خیابان ها و محلات برگزار می شود و می تواند مسائل مردم را بازگو کند،آینه ای جلوی روی جامعه قرار دهد و لحظات شادی را برای مردم ایجاد کند.از طرفی دیگر ما در یزد چهره شناخته شده هنرمند نداریم.متاسفانه مشکلی که در جوامع پیرامونی یعنی جوامعی که از مرکز کشور به دور هستند وجود دارد این است که چهره های رسانه ای هنرمند را کم داریم.

ما در یزد چند چهره هنرمند داریم که چهره رسانه ای داشته باشند تا جامعه بتواند با آنها همذات پنداری کند و در سطحی آن ها را به عنوان الگوی خود قرار دهد و در مواقع بحرانی از آنها استفاده کنیم؟
یعنی در بسیج جامعه در مواقع بحرانی مثل خدای نکرده وقوع زلزله و بحران های اجتماعی.جامعه ما با هنر قهر است.نمایشگاه های فرهنگی و هنری که در یزد برپا می شوند با برخورد سر جامعه روبرو می شوند.احساس ما این است که جامعه بیش از اندازه به حوزه های سخت افزاری بها می دهد.
ببینید یکی از فلاسفه آلمانی به نام هگل می گوید در جوامع شرقی به علت مشکلات اقلیمی مثل همین کم آبی هنر در مسیر زندگی طبیعی افراد قرار می گیرد.یعنی مثلا یک یزدی در طول تاریخ ذوق زیبائی شناسی و هنریش را در معماری مصرف می کرده است.
به عبارتی مجبور بوده که خانه اش را بسازد تا از گزند بلایای طبیعی در امان بماند و اگر ذوقی هم داشته در معماری و کاشیکاری به کار ببرد.حالا وقتی سبک زندگی ما عوض شده این هنر هم دچار تلاطم شده است.یعنی قبلا یک فرد یزدی در مسجد جامع،در میدان امیر چقماق یا در بعضی از خانه های زیبای قدیمی ذوق زیبائی خواهیش را ارضا می کرده است.امروز آن سطح هنر هم دیگر نیست.
اکنون در یزد با انبوه سازی هایی روبروئیم که شما در آنها چیزی جز سنگ و چوب و آهن وفولاد نمی بینید.معنایی وجود ندارد.ما می گوییم این خلا را باید از طریق هنر و معنویت پر کنیم.
و اما سخن آخر : ما دو نوع برخورد می توانیم در برابر آسیب های اجتماعی داشته باشیم : اول اینکه سیاست انکار را در پیش بگیریم و به خاطر اینکه شاید بعضی از فرصت هایمان را از دست خواهیم داد دچار فراموشی انتخابی شویم.راه دیگر این است که وقتی بعضی از مسائل اجتماعی به سطح هشدار رسیدند تلاش کنیم از طریق یک ادبیات غیر بحران زا جامعه را با آن مشکل مواجه کنیم و از این طریق آگاهی و مشارکتش را به دست آوریم و مشکل را حل کنیم.برخی از افراد بدون جهت طرح این گونه مسائل را با بحران روبرو می سازند و به خود بحران دامن می زنند.

یک مشکل طبیعی را بیش از اندازه بزرگ کردن و از آن طریق نتایج گاهی منطبق با منافع شخصی گرفتن بیشتر مشکل ایجاد می کند.آیا ما که در بخش دولتی قرار داریم نباید به این مسائل رسیدگی کنیم؟آیا ما که داریم مسائل را رصد می کنیم و می بینیم که بعضی از شاخص ها به طور نگران کننده ای در حال افزایش و یا کاهش هستند،نباید وارد عمل شویم و اقدام کنیم؟اگر چنین نکینم چه کسی باید این کارها را انجام بدهد؟و اما صحبت آخرم این است که ما از همه نخبگان ،روحانیون، رسانه ها و مردم می خواهیم که برای حل این معضلات با دولت همگامی و همفکری داشته باشند ؛ چه در جهت تبیین درست مسئله و چه در جهت حل مسئله.
در پایان از شما(خبرنگاران) نیز تشکر می کنم و انتظار دارم مسائل جامعه را با امانت داری و درست و دقیق به ما منتقل کنید و دیدگاه های ما را نیز به شکل درست به جامعه انتقال دهید.
 
 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا